نوشته: پویا فوده

فروردین 1390

توالت

 

توالت. این کلمه چه احساسی را در شما برمی‌انگیزد؟ راحتی و طراوت، انزجاز و کراهت، تنهایی و خلوت یا تمسخر و اهانت؟ شاید کمتر کلمه‌ای باشد که با چنین تنوعی احساسات را متاثر می‌کند، و البته یک چیز دیگر را هم با شنیدن آن تداعی می‌شود: تمدن و تربیت. در زمانی دور ما انسان‌ها بر روی این کره خاکی هیچ نداشتیم ولی کم‌کم یادگرفتیم که چطور با شکار و کشاورزی خود را سیر کنیم و چگونه با ساخت لباس از سرما و برهنگی نجات پیدا کنیم و در نهایت ابزارهای گوناگونی ساختیم تا راحت‌تر کارهایمان را انجام دهیم. یکی از ابزارهایی که در خط سیر به سمت تمدن ساخته شد توالت بود. توالت ابزاری است که با استفاده از آن انسان می‌تواند عمل دفع را به شیوه‌ای راحت، بهداشتی و با ایجاد کمترین مزاحمت برای سایر انسان‌ها به انجام رساند. توالت یکی از ابزارهای ساخته ماست که مانند بقیه ابزارها، زندگی را برایمان بهتر کرده است.

 

ادبیات توالت

توالت (محل تجدید آرایش)، مستراح (محل راحتی)، آبریزگاه، دستشویی و مبال نام‌هایی است که در زبان فارسی بر این مکان نهاده‌اند. نام‌هایی که در زبان انگلیسی معادل‌های بسیار نزدیکی دارند که به ترتیب عبارتند از:

Toilet, Restroom, Water Closet, Washroom, Loo.

جالب است که با وجود تعدد نام‌ها، تنها آخری است که جنبه اختصاصی دارد و بقیه دارای معانی دیگری هستند و به طور غیرمستقیم به توالت اشاره می‌کنند. این شیوه نامیدن به خوبی نشان می‌دهد که مردمان تا چه حد از صحبت درباره توالت دوری می‌کنند.

از نام خود توالت که بگذریم، درباره موارد جانبی مربوط به توالت در زبان فارسی (بر خلاف سایر زبان‌ها) نه تنها تنوع اسامی وجود ندارد، بلکه کمبود شدیدی احساس می‌شود. ادرار و مدفوع دو نام رسمی است که برای مواد دفعی انسان به کار می‌روند و با اضافه کردن فعل کمکی «کردن» به انتهای آنها دو فعل نازیبا -از نظر زبانی- ساخته می‌شود. معادل‌های غیرعربی این کلمات امروزه خارج از محدوده ادب به حساب می‌آیند و در مکالمات و نوشته‌های رسمی کاربردی ندارند اما مشکل بزرگ‌تر آن است که این کلمات در عربی نیز چنین معنایی را ندارند. مدفوع کلمه‌ای است که عرب‌زبانان آن را معادل «پرداخت شده» می‌شمارند و ادرار نیز در عربی کاملا منسوخ شده‌است. فرهنگستان زبان فارسی کلمه «میزیدن» را به جای ادرارکردن توصیه کرده است و برای مدفوع‌کردن هم هیچ کلمه‌ای پیشنهاد نشده است.

مشکل اساسی اما نام دستگاه‌های بدن است که در امر دفع دخالت دارند. برای دستگاه دفع مدفوع دو کلمه «مقعد» و «مخرج» به کار می‌رود که این دو هم معادل‌های غلط عربی هستند که اولی به معنای صندلی و دومی به معنای «درب خروج» است و نتیجه چنین اشتباهی را می‌توانید در چهره هموطنان، در برخورد با «جلیقه نجات زیر صندلی شماست» و یا پیکان‌های راهنما به سمت «درب خروج» در کشورهای عربی ببینید. در مورد دستگاه دفع ادرار مشکل بسیار حادتر است و قضیه غلط بودن، غیر فارسی بودن یا نازیبا بودن کلمه نیست بلکه مشکل آن است که اساسا نامی مودبانه و رسمی برای آنها در زبان فارسی امروز وجود ندارد. بر خلاف زبان انگلیسی ، که سخنران -مثلا در تلویزیون- به راحتی می‌تواند در دامنه مباحث پزشکی و غیرپزشکی از اسامی رسمی استفاده کند، در زبان فارسی نام‌بردن مودبانه از این اعضای بدن ممکن نیست و در موارد بسیار ضروری (مانند پزشکی که در حال صحبت با بیمار است) به ناچار با ایهام و کلمات ابتکاری به آنها اشاره می‌شود بدون اینکه تضمینی باشد که بیمار منظور را درست فهمیده و در نتیجه برداشت غلط سلامتی‌اش به خطر نیافتاده است.

 

تاریخ توالت

گفته می‌شود توالت‌فرنگی برای نخستین بار در قرن چهاردهم میلادی در دربار انگلستان ساخته شده است. در مورد توالت‌شرقی تاریخ مکتوبی وجود ندارد ولی بسیاری معتقدند وسیله جانبی ضروری این نوع توالت، آفتابه، در ایران اختراع شده است. تاریخ همچنین می‌گوید در قرن هفدهم میلادی برخی صاحب منصبان دربار فرانسه در ضیافت‌های رسمی در حضور جمع توالت می‌کرده‌اند و متعاقب آن خدمتکاران به تمیزکردن‌شان می‌پرداخته‌اند و ظل‌السلطان -برادر ناصرالدین‌شاه- دویست سال پس از منسوخ شدن این شیوه در اروپا به احیا آن در ایران همت گماشته است.

در مورد اینکه توالت از چه زمانی در منازل ایرانی‌ها حضور یافت اطلاع دقیقی در دست نیست ولی نمی‌توان برای آن تاریخی بسیار طولانی نیز در نظر گرفت. استاد مرادی کرمانی (نویسنده قصه‌های مجید) در خاطرات کودکی خود می‌نویسد نخستین باری که تصاویر متحرک را دیده زمانی بوده که در روستای دوران کودکی‌اش بر روی پرده یک سینمای سیار فیلمی آموزشی برای روستاییان به نمایش در آمده است. او می‌گوید موضوع این فیلم نحوه ساخت و استفاده از توالت بود. بنابراین شصت سال پیش برخی مردمان کشور ما اساسا با توالت بیگانه بوده‌اند. خانه‌هایی هم که در گذشته دارای توالت بودند نیز از نظر بهداشتی وضعیت مناسبی قرار نداشتند. توالت‌های اولیه در ایران چنین بود که فاضلاب درون مخزنی کنار توالت جمع می‌گردید و افرادی به نام کناس گاه‌گاه به منازل سر می‌زدند و به رایگان مخزن را تخلیه می‌کردند و به عنوان کود به کشاورزان می‌فروختند. بی‌شک رواج صنعت لوله‌کشی تحولی بزرگ در وضعیت توالت در تمام جهان پدید آورد که کشور ما هم از آن مستثنی نبود.

پیشرفت توالت در سال‌های اخیر در ایران بسیار سریع بوده است. من هنوز به یاد می‌آورم دوران کودکی‌ام را، که توالت‌هایی می‌دیدم به یادگار مانده از زمانی که هنوز پول نفت هنوز به سفره و توالت ما سرازیر نشده بود، زمانی که نه کارخانه چینی و سرامیکی در ایران وجود داشت و نه پولی برای وارد کردن کاسه توالت از خارج. توالت هم مانند سایر بخش‌های ساختمان توسط بنایان ساخته می‌شد و به شکل قیفی سیمانی در زمین بود. از آنجا که دیواره سیمانی این توالت‌ها کاملا صیقلی نبوند و آب لوله‌کشی با فشار بالا نیز در دسترس نبود، لاجرم دیواره‌های توالت با شیب بسیار زیاد ساخته می‌شد تا تمیز کردن توالت ممکن شود و جهت تامین این شیب، حفره توالت‌ عمیق بود و یکی از نگرانی‌های کودکان و سالمندان این بود که پایشان بلغزد و به درون این حفره شیبدار، عمیق و کثیف بیافتند.

به هر روی توالت‌های دست ساز با همه خوبی و بدی‌شان منسوخ شدند و توالت‌های چینی به جایشان نشستند ولی خاطرات من از توالت به همین جا ختم نشد. چندین سال قبل از به دنیا آمدن من یکی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی برای خود خانه‌ای در اراضی عباس‌آباد تهران -که در آن زمان ویژه افسران ارتش بود- ساخت و چند سال بعد آن را به دیگری فروخت و به شمیران مهاجرت کرد و آن دیگری هم مدتی در آن زندگی کرد تا، زمانی که شش ساله بودم، پدرم آن خانه را خرید. در آن خانه چیزی بود که من تا آن زمان در هیچ منزلی ندیده بودم و تنها سابقه آشنایی‌ام با او در هتل‌ها بود. تیمسار یک دستگاه توالت‌فرنگی به همراه یک عدد بیده در حمام کار گذاشته بود. این دو به مدت سه سال کنار حمام ما خاک (و گاهی هم آب) خوردند تا اینکه روزی در پای من شکست و از نوک انگشتان تا بالای رانم در گچ رفت، استفاده از توالت برایم غیر ممکن شد و چاره‌ای نبود به جز رو آوردن به آن وسیله طاقوتی. پس از باز کردن گچ و نیز طل مدتی برای التیام درد استخوان به خود آمدم و دیدم که من الان آدمی هستم که چندین ماه از این وسیله راحت استفاده کرده‌است و دلیلی نمی‌بیند که به وضعیت قبل برگردد. از سوی دیگر فشار افکار عمومی روز به روز افزایش می‌یافت، هر بار که در توالت نشسته بودم مادرم به پشت در می‌آمد و نصیحتم می‌کرد که حمام محلی است برای پاکیزگی و توالت مرکز آلودگی است و اختلاط این نشاید. من هم با استدلال بر مجزا بودن توالت فرنگی مدعی می‌شدم که این کار جایی را نیالاید و پس از مدتی بحث منطقی کار بالا می‌گرفت و مادرم شروع به نفرین و مشت کوبیدن به درب آهنی توالت (حمام سابق) می‌کرد و تا زمانی خروج من ادامه می‌داد. برای مدت ده سال کار ما همین بود و من در توالت بحث کردم و نفرین شدم و اگر مدرکی دال برای اثبات داشتم الان نامم را به عنوان دارنده رکورد بالاترین حجم آق‌والدین در کتاب گینس ثبت می‌کردم و اکنون هم همچنان نگرانم که این نفرین‌ها روزی عمل کنند و دچار مرگی می‌شوم که با الگو گرفتن از آن نسل جدیدی در فیلم‌های ترسناک هالیوود به روی پرده خواهد آمد.

به هر روی ده سال من در این سنگر مقاومت کردم تا سرانجام به آپارتمانی جدید و مدرن نقل مکان کردیم که در آن سه حمام بود و در کنار هر حمام یک توالت فرنگی. دنیا عوض شده بود و دیگر همه خانه‌ها توالت فرنگی داشتند، توالتی که دیگر مغضوب نبود و حالا توالت ایرانی بلااستفاده مانده بود به انتظار میهمانی بود که پای در آن بگذارد. همه چیز مانند فیلم‌های هندی به خیر و خوشی گذشت به غیر از یک چیز. چند سال بعد از ترک توالت فرنگی استخوان‌بندی من تغییر کرد و دیگر زانوهایم نمی‌توانستند یک زاویه بسته بسازند. استفاده از توالت ایرانی برایم غیر ممکن شد. پس از نشستن روی در آن –با وجود تکیه بر لوله سیفون- چنان دردی احساس می‌کردم که پس از حداکثر چهار ثانیه مجبور به ایستادن می‌شدم ولی با وجود این دشواری‌ها گاه مجبور به استفاده از توالت ایرانی بودم. نشستن بر روی زمین هم برایم مشکل شد و وقتی دو زانو روی زمین می‌نشستم زانو‌هایم زاویه‌ای حدود چهل و پنج درجه می‌ساختند و تمام وزن بدنم روی زانوها می‌افتاد. مدت‌ها افسوس می‌خوردم و فکر می‌کردم در دنیا فقط من این مشکل را دارم اما بالاخره دومین نفر را پیدا کردم، آن روز شاید یکی از بهترین روزهای عمرم بود. در یک مجلس ختم در مسجد نشسته بودم که دیدم کسی نزدیک من ظاهرا دو زانو نشسته ولی از نشستن کامل ناتوان و نشیمن‌گاهش بین زمین و هوا معلق مانده است. «دکتر حسن حبیبی» بود که آن زمان شخص سوم مملکت به حساب می‌آمد. البته یک تفاوت با هم داشتیم: من در مانند خان‌ها یکی از پاهایم روی زمین نیمه دراز بود و دیگری را جلوی سینه‌ام جمع کرده و دستم را روی آن گذاشته بودم. دلم به حال حبیبی سوخت، بی‌شک درد می‌کشید ولی از آنجا که همه نگاه‌ها به سوی او بود، اگر مانند من می‌نشست همه او را فرد بی‌ادبی می‌انگاشتند که با تکیه بر مقامش به جمع اهانت می‌کند. بگذریم، نسل ما از هر چیز تاریخچه‌ای در سینه دارد که توالت فقط یکی از آنهاست.

 

جغرافیا و اقتصاد توالت

کسانی که در دهه‌های پنجاه و شصت و قبل از آن به خارج مسافرت می‌کردند بیش از هر چیز تحت تاثیر تفاوت وضعیت توالت‌های عمومی قرار می‌گرفتند. در آن سال‌ها در ایران جا افتاده بود که توالت عمومی جایی است که چینی توالت در آن به دلیل جرم به رنگ کاملا تیره در آمده است و بوی نامطبوع آن تا ده‌ها متر آن طرف‌تر به مشام می‌رسد. تعجبی هم نداشت. چطور می‌توان توقع داشت که توالت‌های نظیف باشند، زمانی که مردم برای خرید پودر و مایع تمیز کننده برای توالت منزل‌شان مدت‌ها در صف می‌ایستادند. حال چه این توالت در پارک باشد، چه در مسجد، چه در ترمینال مسافربری، چه در رستوران بین‌راهی و چه در مدرسه و چه در دانشگاه. من از شش سالگی به مدت بیست و پنج سال پیوسته در مدرسه و دبیرستان و دانشگاه‌های ایران بودم -گاه دانش‌آموز و گاه دانشجو و گاه دانشجوی تکمیلی و گاه استاد- و در این مدت هرگز از توالت آنها برای یک کار جدی استفاده نکرده‌ام. خوشبختانه با تغییر سطح عمومی زندگی در ایران، وضعیت توالت‌های عمومی هم به مراتب بهتر از گذشته شده است.

از دید اقتصادی، توالت عمومی با کیفیت یک واحد بسیار پرهزینه است. کارگرانی که در این بخش کار می‌کنند اگر متعهد و خلاق باشند دستمزد زیادی طلب می‌کنند و در غیر این صورت کسانی هستند که در هیچ کار دیگری موفق نبوده‌اند و طبیعتا مدیریت چنین نیروی‌کاری مشکل و پرهزینه خواهدبود. عامل اصلی اثرگذار بر وضعیت توالت‌های عمومی هرکشور شیوه سازمان‌دهی فروشگاه‌های آن کشور است. در خیلی کشورها فروشگاه‌ها به‌صورت مجتمع هستند. در کشورهایی مانند آلمان، مالزی و سنگاپور، مشکل توالت‌عمومی چندان پیچیده نیست، چون

100_2256.JPG

توالتی عمومی در فرودگاه سنگاپور

فروشگاه‌ها به صورت مجتمع هستند و هر مجتمع فروشگاهی برای خود چندین توالت عمومی دارد که هزینه آنها بین فروشگاه داران تقسیم می‌شود. در برخی مراکز خرید هم هزینه خدمات توالت توسط مشتریان پرداخت می‌شود. یکی از تفاوت‌های مالزی با اروپا این است که در مالزی توالت‌های تمیز و زیبا در مراکز خرید درجه یک مجانی و توالت‌های نه چندان خوب در مراکز خرید متوسط پولی هستند ولی در اروپا این قضیه برعکس است و البته هزینه آن هم کمرشکن و بیش از بیست برابر گرانتر از توالت‌های مالزی (یک یورو برای استفاده از توالت کامل و نیم یورو برای توالت سرپایی). در سایر کشورها مانند فرانسه و البته ایران، مغازه‌ها در حاشیه خیابان واقع شده‌اند و از این رو ایجاد و نگهداری توالت عمومی هم بر عهده شهرداری است و در نتیجه پیدا کردن توالت عمومی بسیار سخت و کیفیت آن هم نامناسب است. در کشورهای گروه اول رستوران‌ها معمولا توالت ندارند و مشتریان را به توالت مجتمع ارجاع می‌دهند و در کشورهای گروه دوم کسانی که برای خرید می‌آیند خیلی وقت‌ها در رستوران غذا می‌خورند فقط این هدف که بتوانند از توالت رستوران استفاده کنند. هنگام خرید از بسیاری از غذافروشی‌های فرانسه کدی بر روی رسید چاپ می‌شود که دو ساعت اعتبار دارد و به دو کار می‌آید: استفاده از اینترنت بی‌سیم و بازکردن در توالت.

توالت در غرب به صورت صندلی است و در شرق به صورت گودالی در زمین، اما توالت زمینی هم در همه کشورها یکسان نیست. چاه توالت نمی‌تواند مستقیما به لوله فاضلاب متصل باشد چرا که بوی نامطبوع و حشرات از سوراخ توالت بیرون خواهند آمد. برای حل این مشکل از تکنیک ساده‌ای استفاده می‌شود، با خمیده کردن لوله فاضلاب حوضچه آب کوچکی ایجاد و ارتباط لوله فاضلاب را با فصای بیرون قطع می‌کند. اشکال این روش آن است که پس از استفاده از توالت حوضچه آلوده می‌شود و باید با ریختن ناگهانی مقدار زیادی آب -کشیدن سیفون- آن را تازه کرد. در ایران این حوضچه در درون زمین قرار دارد و قابل دیدن نیست. در مالزی معمولا حوضچه آب مقابل چشم قرار دارد (همانند توالت فرنگی). این تفاوت موجب می‌شود که هر کس عواقب نکشیدن سیفون را به عینه ببیند و کمتر در این زمینه اهمال کند.

استاد باستانی پاریزی در یکی از کتاب‌هایش به نکته‌ای اشاره دارد: در سال‌های اخیر زنان جایگاهی بس متفاوت یافته‌اند. زنانی که در ابتدای قرن -حتی در کشورهای غربی- از بسیار مشاغل و مناصب -و حتی از حق رای دادن- محروم بودند امروز در تمامی کشورها در همه جا حضور دارند و کارهایی که انجام آن تا دیروز در انحصار مردان بود امروز یکی پس از دیگری توسط زنان فتح می‌شوند. از خلبانی گرفته تا رانندگی اتوبوس و از مدیرکلی تا وزارت و .... اما فقط یک کار است که زنان تاکنون نتوانسته‌اند از دست مردان بگیرند بلکه بعد از این هم مطمئنا قادر به آن نخواهند بود. زنان هرگز نمی‌توانند ایستاده ادرار کنند.

urinal.JPG

توالت‌های سرپایی

 

توالت سرپایی مردانه چیزی است که تقریبا در همه جای دنیا – به استثنای ایران- به وفور موجود است. این توالت‌ها در واقع مکمل و تضمین کننده بهداشت توالت‌های فرنگی عمومی هستند تا که مردانی که عادت دارند ایستاده ادرار کنند توالت‌های فرنگی را کثیف نکنند. از سوی دیگر این توالت‌ها بسیار سریع‌اند و مانع ایجاد صف انتظار توالت در مراکز پر جمعیت می‌شوند، مصرف آب سیفون آنها هم بسیار کم است. زنان نمی‌توانند ایستاده ادرار کنند اما در مورد توالت نیمه‌سرپایی برای زنان تلاش‌هایی صورت گرفته ولی موفقیت چندانی در پی نداشته است. به خصوص در گذشته در ژاپن، نوعی توالت نیمه‌سرپایی زنانه متداول بوده که اکنون کنار گذاشته شده است. کیمونوی زنانه که امروزه کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد عامل کارایی این نوع توالت بود، چرا که اولا پوشش مناسبی برای جلوگیری از دید ایجاد می‌نمود و ثانیا زنانی که به سنت آن زمان در زیر آن  لباس دیگری بر تن نداشتند به راحتی می‌توانیتند از آن استفاده کنند.

 

توالت از نگاه سنت، فرهنگ و مذهب

توالت اختراع کشوری خاص نیست، هر فرهنگ و ملتی توالت را برای خودش ساخته و آن را به روش خود مورد استفاده قرار داده است و امروز ملت‌ها در حال تبادل سنت‌ها و روش‌های خود در زمینه توالت هستند و به سوی یکسان‌سازی فرهنگی پیش می‌روند.

در فرهنگ شرق توالت مکان آلوده‌ای است که باید حتی‌الامکان از خانه دور باشد و کفش‌هایی که در توالت پوشیده می‌شوند نیز نباید در خانه پوشیده شوند. از آن سو محوطه اطراف توالت‌فرنگی آلوده نمی‌شود و طبیعی است غربیان پای برهنه یا با دمپایی‌های خانگی به توالت می‌روند و این کار در فرهنگ شرقی -حتی هنگام استفاده از توالت‌فرنگی- قابل پذیرش نیست. تفاوت فرهنگی دیگر در محل استقرار توالت است و بسیاری از ترجیح می‌دهند از توالتی استفاده کنند که خارج از محوطه خانه حیاط مستقر است. در گذشته تعداد فرزندان خانواده زیاد بود و در خیلی وقت‌ها چند خانواده در یک مجموعه زندگی می‌کردند و هر کدام یک اتاق ولی یک توالت مشترک داشتند - فیلم گوزن‌ها را به یاد بیاورید-، حجم مواد غذایی مصرف شده توسط مردم هم بیشتر بود. این شرایط را مقایسه کنید با زمان ما که با یک خانواده دو در آپارتمانی زندگی می‌کنیم که دو توالت دارد، غذای‌مان هم بیگ‌مک است (که به قول مرحوم فرخ‌زاد چیزی از آن به قضای حاجت نمی‌رسد). با یک محاسبه ساده معلوم می‌شود که حجم کاری توالت در خانه‌های ما در سال به اندازه یک روز توالت‌های فوق‌الذکر نیست و از همین رو وجود چنین توالت بی‌آزاری در کنار اتاق خواب و غذاخوری هیچ اشکالی ندارد.

یکی از عمده‌ترین اختلافات در فرهنگ توالت، بر سر شیوه انجام نظافت شخصی است. غربیان معمولا برای نظافت از دستمال کاغذی و مسلمانان از آب استفاده می‌کنند. این تفاوت آشکارا یک تفاوت فرهنگی است گرچه بسیاری به آن جنبه مذهبی می‌دهند. دین اسلام به صراحت می‌گوید که پس از عمل دفع به دو وسیله می‌توان طهارت را برقرار کرد یکی با آب و دیگری با سه قطعه شی پاک کننده که طبیعتا دستمال توالت یک انتخاب قابل قبول است و پس از ادرار هم مسلمانان می‌توانند با دستمال کاغذی خود را خشک و قبل از نماز از آب برای شستشو استفاده کنند. بنابراین یک مسلمان نباید در اماکنی که شیلنگ آب تعبیه نشده است دچار مشکل شود. غربیان هم تعصبی بر استفاده از دستمال کاغذی ندارند و استفاده از بیده را ممکن می‌دانند. خصوصا امروز که توالت‌های فرنگی با بیده‌هایی مدرن ادغام شده‌اند و کاربران‌شان می‌توانند با استفاده از کنترل کامپیوتری فشار، دما، محل و زاویه پاشیدن آب را انتخاب کنند. اگر غربیان بر استفاده از دستمال کاغذی به جای شیلنگ اصرار می‌کنند، از آن رو است که تصور می‌کنند اگر از دستشان به طور مستقیم در این کار دخالت دهند آلوده خواهد شد و این آلودگی پس از شستشو با صابون نیز کاملا پاک نمی‌گردد حتی اگر به توصیه معروف خواندن یک Happy Birthday کامل در زمان صابون مالیدن به دست‌ها، عمل کنند.

automatic.JPG

یک توالت‌فرنگی عمومی در سنگاپور، با سیستم شستشوی کامپیوتری

 

بسیاری از مسلمانان هم به همین دلیل مساله استفاده از دست چپ برای نظافت و دست راست برای غذا خوردن را دقیقا مورد توجه قرار می‌دهند. زمانی که با یک مالزیایی مسلمان هم غذا می‌شوید از دست چپ خود استفاده نکنید زیرا طرف مقابل از این کار شما احساس تهوع خواهد کرد. همچنین دادن اشیا به دیگران -خصوصا کسانی که در مرتبه بالاتری قرار دارند مانند استادان- با دستی که برای نظافت از آن استفاده می‌شود، یک بی‌احترامی علنی است و رعایت این مقررات برای فرد چپ دستی مانند من بسیار سخت است. غیر مسلمانان مالزی چنین سنتی ندارند و برای آنها فرقی نمی‌کند که نظافت را با آب انجام دهند یا دستمال کاغذی هر چند که به دلایل اقتصادی آب را ترحیح می‌دهند. در بسیاری از توالت‌هایی که چینی‎ها استفاده کننده آن هستند، شیلنگ آب وجود ندارد ولی تشتی پر از آب هست که درون آن کاسه‌ای به قطر حدود پانزده سانتی‌متر شناور است، برای من هنوز این معما حل نشده که افراد –خصوصا مردان- چگونه از کاسه به این بزرگی – آن وقتی روی توالت فرنگی نشسته‌اند- استفاده می‌کنند. تفاوت مذهبی دیگر بر سر استفاده از توالت‌های سرپایی است. ایستاده ادرار کردن هرگز در اسلام گناه شمرده نشده -هر چند برخی آن را مکروه دانسته‌اند- ولی عوام چنین تصور می‌پندارند که ایستاده ادرار کردن همسنگ خارج شدن از دین است. نصب این توالت‌ها در ایران مخالفان پر و پا قرصی دارد، هر چند که اگر کسی بخواهد سرپا ادرار کند در توالت دربسته هم سرپا ادرار خواهد کرد. اشکال دیگر توالت‌های سرپایی دیده شدن فرد هنگام ادرار کردن است، شرایطی که برای بسیاری خجالت‌آور است و من شخصا زمانی که فردی آشنا مرا می‌بیند نمی‌توانم از این توالت‌ها استفاده کنم!

تفاوت‌های فرهنگی در استفاده از توالت، فقط به مسلمانان و غیرمسلمانان منحصر نیست بلکه میان مذاهب اسلامی (شیعه و سنی) نیز این تفاوت‌ها به چشم می‌خورند. در فقه شیعه و اهل سنت زمین پاک‌کننده است یعنی اگر کسی با کفش نجس چند قدم روی زمین راه برود کف کفشش پاک می‌شود. فقه اهل سنت بر همین اساس زمین را پاک می‌شمارد، مگر زمانی که نجاست قابل مشاهده‌ای روی آن وجود داشته باشد، اما در فقه شیعه زمین مانند همه اشیا قابل نجس‌شدن است. عدم استفاده درست از دستورات دینی در هر دو مذهب موجب مشکلاتی شده است، از میان شیعیان برخی با وسواس همواره در حال آب کشیدن زمین و در و دیوار خانه هستند. در میان  اهل سنت هم بعضی افراد اصول بهداشتی زیر پا می‌گذارند و پای برهنه به توالت ایرانی می‌روند و با پای خیس از آن خارج می‌شوند. این مساله به خصوص در مساجد مالزی خودنمایی می‌کند. در مالزی توالت مسجد در داخل آن قرار دارد و برای دسترسی به آن باید ابتدا کفش‌ها را درآورد، شاید به این انگیزه که غیرمسلمانان نتوانند از توالت مسجد استفاده کنند. حال وقتی پابرهنه به درب توالت مسجد می‌رسیم معمولا تعدادی دمپایی برای استفاده وجود دارد ولی گاه به دلیل محدود بودن تعداد آنها و گاه به دلیل عدم احساس ضرورت، بعضی افراد از آنها استفاده نمی‌کنند.

malaysia.jpg

توالتی در یکی از مراکز خرید مالزی

 

این مساله به گونه‌ای دیگر هم خودنمایی می‌کند. خیلی وقت‌ها در مالزی وارد یک توالت بسیار تمیز می‌شویم و می‌بینیم که همه چیز در آن همان‌گونه است که باید باشد: همه جا از تمیز است و هیچ بوی نامطبوعی هم به مشام نمی‌رسد (این خود یکی از عجایب مالزی است که بدون داشتن تهویه توالت‌هایش بی‌بویند و در ایران با وجود نصب هواکش‌های غول پیکر صنعتی ....)، اما چیزی هست که ذوق را کور می‌کند. شیلنگ توالت روی زمین یا از آن بدتر داخل کاسه توالت افتاده است. نجس نشماردن زمین توالت موجب می‌شود که مالزیایی‌ها توجهی به آویران کردن شیلنگ توالت نداشته باشند، مساله‌ای که حتی در کثیف‌ترین توالت‌های ایران هم کاملا رعایت می‌شود. در بسیاری توالت ها هم اساسا از شیلنگ باغچه استفاده می‌شود و جایی برای آویختن آن وجود ندارد. یک بار پس ورود به ایران در فرودگاه امام‌خمینی پشت درب توالت زنانه منتظر همسرم بودم که دیدم از درون توالت صدای داد و فریاد می‌آید. بعدا فهمیدم که زنی مالزیایی پس از خروج از توالت شیلنگ را روی زمین رها کرده و مسئول توالت هم به او معترض شده و از او خواسته که آن را آب بکشد و بیاویزد ولی چون زبان و منظور همدیگر را نمی‌فهمیده‌اند بحث‌شان از یک سو به انگیسی و از سوی‌دیگر به فارسی به درازا کشیده و سرانجام بی‌نتیجه خاتمه یافته است.

اهمیت توالت تا آنجاست که بسیاری آن را برای شناخت اشخاص و جوامع ملاک می‌دانند. توالت از نظر خواستگاران مرکزی استراتژیک است. دو فامیل تصمیم می‌گیرند در مورد ازدواج مذاکره کنند در حالی که هیچگونه آشنایی از فرهنگ یکدیگر و نیز فرصت کافی برای آشنایی ندارند. یکی از این توصیه‌های خاله‌زنکی می‌گوید فامیل عروس جهت استقبال از خواستگاران خانه را نونوار می‌کنند ولی از رسیدگی به وضعیت توالت غفلت می‌کنند بنابراین یکی از مواد چک لیست همراهان داماد بازرسی موشکافانه از توالت خانه عروس است. دقیقا به همین صورت، وضعیت توالت‌های عمومی نشان دهنده وضعیت فرهنگی یک جامعه است. اگر جامعه‌ای نامتعادل باشد برخی ار اعضای آن به کارهای ضداجتماعی روی می‌آورند و توالت انتخابی مناسب برای این منظور است چرا که فرد در آن به آسانی می‌تواند اقدامات تخریبی انجام دهد بدون اینکه کسی مانعش شود. خرابکاری‌هایی مانند تخریب سیستم توالت، نوشتن یا به تصویر کشیدن چیزهایی که موجب ناراحتی دیگران می‌شود، مسدود کردن مجرای فاضلاب و در ساده‌ترین حالت نکشیدن سیفون. چنین خرابکاری‌هایی در ایران و تا حدود زیادی در کشورهای غربی مشاهده می‌شود ولی در شرق آسیا بسیار نادر است.

و در آخرین نکته در مورد فرهنگ توالت دید پست مدرنیتی به آن است. خیلی‌ها نمادهای دنیای مدرن را نمی‌پسندد و جهانی فارغ از اسارت در چنگ مدرنیته را آرزو می‌کنند. یکی از این نمادها توالت است که موجب شده انسان از اصل و گذشته خود بیگانه شود! در همه کشورها کم و بیش کسانی هستند که در مکان‌های عمومی توالت می‌کنند. در ایران معمولا جاهای خلوت مانند زیر پل‌ها و کوچه‌های بن‌بست برای این منظور انتخاب می‌شود و در کشورهای دیگر برخی حتی در مکان‌های عمومی شلوغ ادرار می‌کنند. شیوه برخورد با این مشکل در کشورهای مختلف هم جالب توجه است. مثلا در ایران معمولا در چنین مکان‌هایی با دیوارنویسی، پدر و مادر توالت کننده را مورد لعنت قرار می‌دهند. سنگاپور یکی از تمیزترین شهرهای جهان –در زمره بیست شهر برتر برای زندگی- است بسیاری از جهانیان به موقعیت شهروندان سنگاپوری حسادت می‌کنند. چندی پیش به بحث روز رادیوی سنگاپور گوش میکردم، برنامه‌ای دو ساعته که در آن از کارشناسان به استدیوی رادیو دعوت می‌شوند و شنودگان نیز به صورت تلفنی در بحث مشارکت می‌کنند و مشکلات اجتماعی را موشکافی می‌شود. بحث در مورد کسانی بود که در محل‌های عمومی ادرار می‌کنند! من خودم بارها به سنگاپور سفر کرده‌ام و مطمئنم که چنین کاری بسیار بسیار بعید است اما چرا چنین کار بعید و شرم‌آوری در رادیوی سراسری کشور مورد بحث قرار می‌گیرد؟ در ایران رسانه‌ها جرات ندارند که از رفتارهای مردمان انتقاد کنند. مثلا اگر در رسانه‌ای بخواهد وارد این بحث شود که برخی در اماکن شلوغ به صورت فیزیکی مزاحم بانوان می‌شوند، شهروندان ایرانی ده‌ها دایه پیدا می‌کند و همه فریاد برمی‌آورند که به چه حقی به این ملت با فرهنگ و با تاریخ -چندهزار ساله- و با تمدن و مومن توهین می‌کنید. حالا آمدیم از بین هزار نفر یکی هم خطایی مرتکب شد، آیا باید با آبروی هفتاد میلیون نفر بازی کرد.... و اینجاست که می‌شود فهمید که چرا برخی خوبند و روز به روز بهتر می‌شود و برخی دقیقا برعکس. غرور بی‌جا و انتقادناپذیری عامل نابودی است چه در مورد شخص و در مورد جامعه.

 

تابوشکنی از توالت و نهادهای جهانی

دوستی در جمع سر صحبت را در مورد توالت باز می‌کند. تفاوتی نمی‌کند که او چه می‌خواهد بگوید چون در هر صورت پس از چند ثانیه چهره‌ها در هم کشیده می‌شود و اگر کسی مشغول خوردن چیزی است به این بهانه گوینده را متوقف می‌کنند وگرنه با گفتن «حالا یک بحث دیگر بکنیم» و پیش کشیدن یک موضوع جدید صحبت را منحرف می‌کنند و شاید هم به همین بهانه سر شوخی و خنده باز شود و در هر صورت بحث به صورت جدی ادامه نمی‌یابد. صحبت کردن در مورد توالت در اکثر فرهنگ‌ها تابو است. چنین صحبت‌هایی هم شرم‌آورند چون اعضایی که وظیفه دفع را دارند با اعضای جنسی یکی هستند، هم تهوع‌آورند چون شنودگان را یاد توالت‌های بسیار کثیف می‌اندازند و هم اهانت‌آمیزند چون فحش‌های سنگین در مورد توالت هستند. با این وجود خیلی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که الان وقت آن است که  این تابو شکسته شود.

این نخستین بار نیست که شکستن تابو از صحبت درباره موضوعی مطرح می‌شود. مسائل جنسی موضوعی است که بحث‌کردن در مورد آن تا چندی قبل تابو بود اما امروز این تابو در همه کشورها -کم و بیش- شکسته شده است. تا وقتی که گفتگو در مورد مسائل جنسی تابو باشد روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون و حتی مشاوران روانشناسی نمی‌توانند در مورد آن صحبت کنند. بسیاری نوجوانان و جوانان وارد روابط جنسی می‌شوند بدون  این که بدانند اگر در راه درستی حرکت نکنند -جدا از مسائل فرهنگی و مذهبی- ضرباتی بنیان کن بر روان‌شان وارد خواهد شد. آنها در مورد روابط جنسی فقط فیلم‌های هالیودی را می‌بینند که در آن رسیدن به روابط پایانی شاد بر هر ماجرایی است ولی کسی نیست که به آنها بگوید که اگر بخواهند آن را برای خود بازسازی کنند، فضایی کاملا متفاوت را تجربه خواهند کرد. اینکه پدر و مادرها می‌توانند راهنمای فرزندانشان باشند هم خیالی باطل است، آنها نمی‌توانند عمری حیا را یک شبه کنار بگذارند و به همین دلیل کار را با جملات کلی مثل «دیگر خودت بزرگ شده‌ای و من اطمینان دارم که به راه خطا نمی‌روی» ختم می‌کنند. آنها که می‌خواهند واقعا گامی بردارند هم اکثرا در جایگاهی نیستند که جای یک کارشناس آموزش بنشینند. این فقط یکی از مشکلات این تابو است. بسیاری از ازدواج‌ها به دلیل مسائلی از هم می‌پاشد که با آموزش صحیح به راحتی قابل حل‌اند. حاملگی‌های ناخواسته و ابتلا به بیماری‌های واگیردار نیز با آموزش قابل پیشگیری هستند. امروزه در غرب آموزش‌های جنسی به صورت جدی در برنامه رسانه‌های جمعی و نیز برنامه دبیرستانی جای دارد و در ایران نیز در قالب درس دانشگاهی تنظیم خانواده و کلاس‌های اجباری پیش از ازدواج تا حدود زیادی به آن پرداخته می‌شود.

ممکن است بگویید همه این حرف‌ها درست، ولی شکستن تابوی بحث کردن در مورد توالت چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟ لطفا این جملات را با دقت بخوانید: «در هندوستان توالت مناسب در اختیار هفتصد میلیون انسان نیست.»، «در کامبوج چهار پنجم مردم اساسا به توالت دسترسی ندارند.»، «در جهان هر روز چهار هزار کودک به دلیل مصرف آب غیربهداشتی -آلوده به فاضلاب- می‌میرند.» آیا از خواندن این جملات خنده‌تان گرفته است؟ آیا فکر می‌کنید این جملات شرم‌آورند نباید بر زبان رانده شوند؟ امروزه در راستای «بنی آدم اعضای یک‌پیکرند» بسیاری از انسان‌ها با صرف نیرو و پول، همنوعان‌شان را در کشورهای فقیر یاری می‌کنند. از کمک‌های غذایی گرفته تا واکسیناسون و از آزمون تنبلی چشم‌گرفته تا درمان ایدز، و اما کمک برای ساخت و نگهداری توالت‌های بهداشتی -مساله‌ای بسیار جدی- به گونه‌ای تاسف‌بار مورد غفلت قرار گرفته است. واقعیت این است که مردم هنوز آمادگی آن را ندارند که چنین مشکلاتی را بشنوند و به جای قدردانی از داوطلبانی که در این زمینه کار می‌کنند، آنها را مورد تمسخر قرار می‌دهند. تابو شمردن بحث در مورد توالت فقط به مشکل کمک به کشورهای فقیر ختم نمی‌شود. بررسی مشکلات مربوط به کمبود یا کیفیت توالت‌های عمومی در کشورهای پیشرفته و تدوین استانداردهایی برای توالت‌های اماکن مختلف و درجه‌بندی آنها (همانند درجه‌بندی هتل‌ها)، انجام پژوهش‌های علمی و مدیریتی در حوزه توالت، همه و همه به شکستن تابوی بحث‌کردن درباره توالت بستگی دارد.

امروز چندین سازمان و حرکت بین‌المللی خود را متولی بررسی مشکلات توالت‌ها در جهان می‌دانند. کمپین بین‌المللی «بلندترین صف توالت دنیا» یکی از آنهاست. این کمپین مردم را تشویق می‌کند تا در «روز جهانی آب» (22 مارس) با تشکیل صف‌های طولانی و نمادین توالت توجه جهانیان را به مشکلات مربوط به آب و بهداشت کشورهای فقیر جلب کنند. اگر می‌خواهید از این حرکت حمایت کنید در اولین قدم می‌توانید با ثبت نام در وب‌سایت این سازمان یا پیوستن به صفحه آن در فیس‌بوک حمایت خود را علنی کنید و در گام بعدی در صف‌های توالت حاضر شوید. اگر در شهر شما صفی وجود ندارد، خود شما می‌توانید یک صف راه بیاندازید. برای این کار بایستی در وب‌سایت کمپین اعلام آمادگی کنید و پس از آن اگر با تبلیغات شما -به نمایندگی از کمپین جهانی- دست‌کم 25 نفر برای مدت زمان 10 دقیقه تا 24 ساعت در روزهای 21 تا 23 مارس در کنار یک توالت -واقعی یا ساختگی- به شکل یک صف تجمع کنند، آنگاه می‌توانید صورت جلسه و تصاویر تجمع را برای ثبت در وب سایت کمپین ارسال نمایید.

nigeria.jpg  paris.jpg

تظاهرات نمادین بلندترین صف توالت، سال 2010 در فرانسه و نیجریه

 

نهاد سرشناس دیگر در این زمینه، سازمان جهانی توالت یا WTO در کشوری ریشه دارد که به تمیزی توالت‌هایش شهره است: سنگاپور. این سازمان فقط به خدمات اجتماعی عام‌المنفعه توجه ندارد بلکه اهداف انتفاعی را هم مد نظر قرار داده است. WTO -که نام اختصاری آن تصادفا با سازمان تجارت جهانی همسان است!- در درجه اول فرهنگ‌سازی و تابوشکنی توالت را وظیفه خود می‌داند و بعد از آن در پی ایجاد یک زیرساختی به شکل یک شبکه تجاری برای ارزیابی و درجه‌بندی توالت‌ها است. تاسیس دانشکده جهانی توالت، اعلام نوزدهم نوامبر به عنوان روز جهانی توالت و برگزاری کنفرانس بین‌المللی سالانه توالت از کارهای برجسته این نهاد بوده است. در مالزی نیز کمیته ملی پاکیزگی توالت‌ها NTCC متولی این امر است و از جمله اقدامات آن می‌توان به برگزاری رقابت میان توالت‌ها و برگزیدن برترین توالت‌های کشور در هر سال اشاره کرد.

medal.JPG

لوح مدال نقره سال 2008، نصب شده در توالت رستوران جورج و دراگون در جوهور بهرو

 

این‌ها فقط بخش کوچکی بود از گفتنی‌هایی که در مورد توالت وجود دارد، موضوعی که خیلی از ما آن را دست کم می‌گیریم. چه آموزنده است این حکایت که روزی از فردی پرسیدند درد عاشقی بدتر است یا درد دندان؟ گفت تا به حال در اتوبوس نیاز به توالت پیدا نکرده‌ای که هر درد فراموشت شوند.

 

ایران مالزی - درباره‌ی توالت بیشتر بدانیم!